مدح و مرثیۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها
چون او کسی به راه وفـا یاوری نکرد خون جگـر نخـورد و پـیامآوری نکرد زینب، که مثل او کـسی از داغ دیـدگان با اشک چشم خویش، گهرپروری نکرد بعـد از وداع روز دهـم، بـا سـتـارگـان کـوتاهی از وظـیـفۀ هـمسنگـری نکرد در حـقِّ غـنچـههای دل افـسـردۀ یـتـیـم چون او، کسی مراقبت و مادری نکرد بـعـد از امــام آیـنـههـا، بـا کـلام نـــور هیچ آفـتاب، این همه روشنگری نکرد هـمراه کـاروان اسـیران، خـدای صبـر کاری به جز رسالت و پیغمبری نکرد جز او، که بود شاهد محملنشین، کسی دیـدار، تـازه، با گـل خاکـسـتری نکرد در سایهبان محمل غم، با هلال خویش جز صحبت از شکوه و بلند اختری نکرد ویـرانه بود و دربهدری، باز لحـظهای غـفـلت ز حـال لالـۀ نـیـلـوفـری نکـرد یادش، هماره مظهر عزّتمداری است نامش، هـمیشه بر لب ایّام جاری است |